نقش واسطه ای باورهای خودکارآمدی تحصیلی در پیش بینی اهداف پیشرفت بر اساس عاطفه مثبت و منفی در نوجوانان

نوع مقاله : مقاله مروری

نویسندگان

دانشگاه شهید بهشتی

چکیده

پژوهش حاضر به منظور پیش بینی اهداف پیشرفت بر اساس عاطفه مثبت و منفی با واسطه گری باورهای خودکارآمدی تحصیلی انجام شد. روش: روش مطالعه از نوع همبستگی و جامعه مورد مطالعه شامل 5000 دانش آموز شهر یزد بود که نمونه ای متشکل از 225 دانش آموز دبیرستانی در سه رشته تحصیلی علوم انسانی، تجربی و ریاضی به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد. آزمودنی ها به پرسشنامه های رویکردهای یادگیری گرین و میلر ( 1996 )، باورهای خودکارآمدی کودکان و نوجوانان موریس(2001)و مقیاس عاطفه مثبت و منفی واتسون، کلارک و تلگن ( 1988 ) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد زمانیکه باورهای خودکارآمدی تحصیلی در معادله رگرسیون حضور ندارد، رابطه میان عاطفه مثبت و منفی و اهداف پیشرفت معنادار است؛ درحالیکه این رابطه زمانی که این متغیر کنترل میشود، معنادار نیست. نتیجه گیری: با توجه به اینکه در مطالعه حاضر عاطفه مثبت و منفی به واسطه باورهای خودکارآمدی تحصیلی پیش بینی کننده اهداف پیشرفت در دانش آموزان دبیرستانی بود؛ لذا نتایج مطالعه حاضر برای استفاده سازمانهایی همچون آموزش و پرورش در جهت به کارگیری برنامه هایی به منظور ارتقاء باورهای خودکارآمدی تحصیلی و بهبود عملکرد آموزشی دانش آموزان مفید به نظر میرسد.

کلیدواژه‌ها