دانشگاه شهید بهشتی
فصلنامه روانشناسی کاربردی
2008-4331
2645-3541
7
2
2013
08
23
تصمیم گیری پرخطر در موقعیت های اجتماعی: طراحی آزمون ضمنی و معرفی ویژگیهای روان سنجی آن
FA
وحید
نجاتی
0000000245130138
داﻧﺸﮕﺎه ﺷﻬﯿﺪ ﺑﻬﺸتی
m5charif@yahoo.fr
هدف مطالعه حاضر طراحی ابزاری برای سنجش تصمیم گیری پر خطر در موقعیت های اجتماعی بود. روش: در مطالعه مقطعی حاضر 195 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی به روش نمونه گیری دردسترس شرکت کردند. از آزمون تصمیم گیری پرخطر در موقعیت های اجتماعی طراحی شده در مطالعه حاضر، آزمون خطرپذیری بادکنکی (لجوئز، رید، کهلر، ریچاردز، رامسی، استوارت، استرانگ و براون، 2002 ) و تکلیف اتمام حجت (استروب و مورنیقن، 1995 ) جهت ارزیابی استفاده شد. برای بررسی ساختار عاملی پرسشنامه از روش تحلیل عاملی اکتشافی، برای بررسی تکرارپذیری از آزمون آلفای کرونباخ و برای بررسی روایی همزمان از آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که موقعیت های اجتماعی پر خطر مطرح شده در چهار عامل مجزای خطرپذیری سلامت، نوجویی/ تنوع طلبی، ابهام پذیری و خطرپذیری اقتصادی قرار دارند. همبستگی بین نمره تکالیف طراحی شده و آزمون خطرپذیری بادکنکی نشانگر ارتباط آزمون طراحی شده با خطرپذیری و تکلیف اتمام حجت نشانگر اجتماعی بودن موقعیتهای آزمون بود. نتیجه گیری: افراد بسته به موضوع مورد تصمیم گیری، خطرپذیری متفاوتی دارند. آزمون تصمیم گیری پرخطر در موقعیتهای اجتماعی میتواند آزمونی مناسب برای سنجش خطرپذیری در موقعیت های اجتماعی باشد.
تصمیم گیری,خطرپذیری,موقعیتهای اجتماعی,ویژگیهای روانسنجی
https://apsy.sbu.ac.ir/article_95827.html
https://apsy.sbu.ac.ir/article_95827_0cea77495cbc91caebad8c65bfd5f25a.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
فصلنامه روانشناسی کاربردی
2008-4331
2645-3541
7
2
2013
08
23
رابطه بین ناکارآمدی خانواده مبدأ و وابستگی متقابل زنان: نقش تعدیل کننده تحصیلات دانشگاهی
FA
نجمه
خسروی
0000000245130138
داﻧﺸﮕﺎه ﺷﻬﯿﺪ ﺑﻬﺸتی
m5charif@yahoo.fr
لیلی
پناغی
0000-0002-2066-4686
داﻧﺸﮕﺎه ﺷﻬﯿﺪ ﺑﻬﺸتی
lpanaghi@gmail.com
زهره
احمدآبادی
داﻧﺸﮕﺎه ﺷﻬﯿﺪ ﺑﻬﺸتی
منصوره
سادات صادقی
داﻧﺸﮕﺎه ﺷﻬﯿﺪ ﺑﻬﺸتی
هدف این پژوهش تعیین رابطه ناکارآمدی های خانواده مبدأ و وابستگی متقابل و شناسایی نقش تعدیل کنندة تحصیلات دانشگاهی در این رابطه بود. روش: روش مطالعه از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل زنان شهر تهران بود. از بین زنان مناطق 4 و 7 شهر تهران، 140 زن به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و مقیاسهای وابستگی متقابل فیشر، اسپن و کراوفورد ( 1991 ) و سنجش خانواده اپشتاین، بالدوین و بیشاپ ( 1983 ) را تکمیل کردند. یافته ها: یافته ها نشان داد وابستگی متقابل زنان دارای تحصیلات دانشگاهی، پایین تر از سایر زنان است. اگرچه تمامی انواع ناکارآمدیهای خانواده مبدأ با وابستگی متقابل همبسته بود ولی تنها ناکارآمدی نقشها و ارتباطات، رابطه قویتری با وابستگی- متقابل داشت. همچنین تحصیلات دانشگاهی رابطه بین ناکارآمدی خانواده مبدأ و وابستگی متقابل را تعدیل کرد و همبستگی بین ناکارآمدی خانواده مبدأ و وابستگی متقابل فقط در بین زنان بدون تحصیلات دانشگاهی معنادار بود. نتیجه گیری: بهنظر میرسد تحصیلات دانشگاهی میتواند با تأمین احساس هویت، اعتماد به نفس، خودارزشمندی و توانمندی روانشناختی، به زنان کمک کند تا ناگواریهای خانواده مبدأ را با خود به بزرگسالی منتقل نکنند. ازاینرو مطالعه نقش تحصیلات دانشگاهی در پژوهشهای کاربردی حوزه زنان، ضروری به نظر میرسد.
تحصیلات دانشگاهی,خانواده مبدأ,زنان,ناکارآمدی,وابستگی متقابل
https://apsy.sbu.ac.ir/article_95832.html
https://apsy.sbu.ac.ir/article_95832_7b24db9d79802f309bcb70424f7a7ce8.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
فصلنامه روانشناسی کاربردی
2008-4331
2645-3541
7
2
2013
08
23
نقش سطوح پردازش و همخوانی خلقی در بازشناسی واژه های هیجانی در افراد دارای ناگویی خلقی
FA
جواد
حاتمی
0000000245130138
دانشگاه تهران
m5charif@yahoo.fr
محمد مهدی
خورشیدی
دانشگاه تهران
هادی
بهرامی احسان
دانشگاه تهران
سید علی
سینا رحیمی
دانشگاه تهران
این مطالعه با هدف شناخت تأثیر سطوح پردازش و همخوانی خلقی در بازشناسی واژه های هیجانی در افراد دارای ناگویی خلقی انجام شد. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی و جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان پسر دانشگاه تهران به تعداد 9000 نفر بود که از میان آنها نمونه ای متشکل از 80 نفر با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شد. با استفاده از نسخه فارسی مقیاس ناگویی خلقی تورنتو بگبی، پارکر و تیلور ( 1994 ) آزمودنیها به دو گروه ناگویی خلقی بالا و ناگویی خلقی پایین تقسیم شدند. تکلیف آزمودنیها بازشناسی واژه های هیجانی در دو سطح پردازش ادراکی و معنایی و همچنین دو شرایط همخوانی و ناهمخوانی خلقی بود. یافته ها: نتایج نشان داد گروه ناگویی خلقی بالا واژه های هیجانی کمتری را نسبت به گروه ناگویی خلقی پایین بازشناسی میکنند و در هر دو سطح پردازش ادراکی و معنایی ضعیفتر عمل کردند. همچنین در سطح پردازش معنایی اختلال بیشتری نسبت به سطح پردازش ادراکی داشتند و شرایط همخوانی یا ناهمخوانی خلقی تأثیری در بازشناسی واژه های هیجانی در آنها نداشت. نتیجهگیری: ناگویی خلقی بیش از آنکه تحت تأثیر شرایط ناپایدار مانند حالت های خلقی و عاطفی باشد، متأثر از سازه های پایاتری مانند صفات شخصیتی و یا اختلال در سطوح پردازش اطلاعات هیجانی است. بنابراین مناسب تر است که جهت گیریهای مداخلهای بر دانش معنایی افراد در حوزه هیجانها تأکید کنند.
بازشناسی واژهها,سطح پردازش,ناگویی خلقی,همخوانی خلقی
https://apsy.sbu.ac.ir/article_95840.html
https://apsy.sbu.ac.ir/article_95840_54bd1a83b15f57467966a07feddb645f.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
فصلنامه روانشناسی کاربردی
2008-4331
2645-3541
7
2
2013
08
23
نقش واسطه ای باورهای خودکارآمدی تحصیلی در پیش بینی اهداف پیشرفت بر اساس عاطفه مثبت و منفی در نوجوانان
FA
زهرا
فخری
0000000245130138
دانشگاه شهید بهشتی
m5charif@yahoo.fr
عاطفه
رضایی
دانشگاه شهید بهشتی
شهلا
پاکدامن
0000-0003-2735-7766
دانشگاه شهید بهشتی
pakdaman.shahla@gmail.com
سارا
ابراهیمی
دانشگاه شهید بهشتی
پژوهش حاضر به منظور پیش بینی اهداف پیشرفت بر اساس عاطفه مثبت و منفی با واسطه گری باورهای خودکارآمدی تحصیلی انجام شد. روش: روش مطالعه از نوع همبستگی و جامعه مورد مطالعه شامل 5000 دانش آموز شهر یزد بود که نمونه ای متشکل از 225 دانش آموز دبیرستانی در سه رشته تحصیلی علوم انسانی، تجربی و ریاضی به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد. آزمودنی ها به پرسشنامه های رویکردهای یادگیری گرین و میلر ( 1996 )، باورهای خودکارآمدی کودکان و نوجوانان موریس(2001)و مقیاس عاطفه مثبت و منفی واتسون، کلارک و تلگن ( 1988 ) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد زمانیکه باورهای خودکارآمدی تحصیلی در معادله رگرسیون حضور ندارد، رابطه میان عاطفه مثبت و منفی و اهداف پیشرفت معنادار است؛ درحالیکه این رابطه زمانی که این متغیر کنترل میشود، معنادار نیست. نتیجه گیری: با توجه به اینکه در مطالعه حاضر عاطفه مثبت و منفی به واسطه باورهای خودکارآمدی تحصیلی پیش بینی کننده اهداف پیشرفت در دانش آموزان دبیرستانی بود؛ لذا نتایج مطالعه حاضر برای استفاده سازمانهایی همچون آموزش و پرورش در جهت به کارگیری برنامه هایی به منظور ارتقاء باورهای خودکارآمدی تحصیلی و بهبود عملکرد آموزشی دانش آموزان مفید به نظر میرسد.
اهداف پیشرفت,باورهای خودکارآمدی,تحصیلی,عاطفه مثبت و منفی
https://apsy.sbu.ac.ir/article_95850.html
https://apsy.sbu.ac.ir/article_95850_88ede340e476d06f5aba2372d151438b.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
فصلنامه روانشناسی کاربردی
2008-4331
2645-3541
7
2
2013
08
23
مقایسه ویژگیهای شخصیتی و هیجان خواهی رانندگان تصادف کرده با رانندگان عادی
FA
سوران
رجبی
0000000245130138
دانشگاه خلیج فارس
m5charif@yahoo.fr
محمد
نریمانی
دانشگاه محقق اردبیلی
سید سامان
حسینی
دانشگاه محقق اردبیلی
هدف اصلی پژوهش مقایسه چهار عامل از آزمون 16 عاملی کتل و متغیر هیجان خواهی در میان دو گروه از رانندگان تصادف کرده و تصادف نکرده بود. روش: روش مطالعه پس رویدادی از نوع علّی – مقایسه ای و جامعه آماری شامل 400 نفر از رانندگان درگیر در تصادفهای رانندگی بود که در شش ماهه دوم سال 1388 به چهار مرکز راهنمایی و رانندگی در سطح شهر اردبیل ارجاع داده شده بودند .30 نفر از آنها به عنوان گروه قابل مطالعه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و 30 نفر دیگر نیز از رانندگان تصادف نکرده با آنها همتاسازی شدند . برای جمع آوری اطلاعات از آزمون 16 عاملی شخصیتی کتل( ( 1964 و آزمون هیجان خواهی آرنت ( 1993 ) استفاده شد . یافته ها : نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد تفاوت میانگین نمره های رانندگان درگیر و غیردرگیر در تصادف -های رانندگی در عامل ادواری خویی متهورانه، بی اعتمادی اضطراب آمیز، عدم کنترل بر اراده و تنش عصبی معنادار است. همچنین در متغیر هیجان خواهی تفاوت معناداری در دو گروه مشاهده شد . نتیجه گیری: از آنجا که ویژگیهای شخصیتی و سطوح هیجان خواهی در بروز تصادفهای رانندگی نقش دارد، لذا بررسی کامل ویژگیهای شخصیتی و هیجان خواهی رانندگان تص ادفکرده در حجم گسترده ضروری بهنظر میرسد.
آزمون 16 عاملی کتل,تصادفهای رانندگی,شخصیت,هیجان خواهی,ویژگیها
https://apsy.sbu.ac.ir/article_95852.html
https://apsy.sbu.ac.ir/article_95852_74210413ed56a327b8848c709da3937a.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
فصلنامه روانشناسی کاربردی
2008-4331
2645-3541
7
2
2013
08
23
اثربخشی درمان تعامل والد- کودک بر خودکارآمدی والدگری مادران کودکان دچار درخودماندگی با کنش وری بالا
FA
آتنا سادات
مهاجری
دانشگاه شهید بهشتی
حمیدرضا
پوراعتماد
0000000245130138
دانشگاه شهید بهشتی
m5charif@yahoo.fr
امید
شکری
دانشگاه شهید بهشتی
کتایون
خوشاب
دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
هدف پژوهش تعیین میزان تأثیر احتمالی درمان تعامل والد-کودک بر خودکارآمدی والدگری مادران کودکان درخودمانده با کنشوری بالا بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح تک آزمودنی و نمونه گیری به شیوه در دسترس بود. پنج زوج مادر-کودک از «مرکز ساماندهی درمان و توانبخشی اختلالات اتیستیک» انتخاب شدند و حدود 17 هفته «درمان تعامل والد- کودک» آیبرگ (1999) را دریافت کردند. مادران «مقیاس خودکارآمدی والدگری در مداخله زودهنگام» گیموند، ویلکاکس و لاموری (2008) را در خط پایه، بین دو مرحله درمان، یک هفته پس از درمان و دو مرحله پیگیری تکمیل کردند. یافته ها: یافته ها حاکی از افزایش خودکارآمدی والدگری چهار مادر به میزان کم تا متوسط (از 49/0 تا 50 درصد) و کاهش 49/5 درصدی اندازه اثر در نفر پنجم بود. با این همه، میزان رضایت مادران از درمان بسیار بالا بین 80 تا 88 درصد بود. آیبرگ « درمان تعامل والد-کودک » انتخاب شدند و حدود 17 هفته « توانبخشی اختلالات اتیستیک گیموند، « مقیاس خودکارآمدی والدگری در مداخله زودهنگام » 1999 ) را دریافت کردند. مادران )ویلکاکس و لاموری ( 2008 ) را در خط پایه، بین دو مرحله درمان، یک هفته پس از درمان و دو مرحله نتیجه گیری: درمان تعامل والد-کودک اجمالاً باعث بهبود ضعیف تا متوسط خودکارآمدی والدگری مادران کودکان دچار درخودماندگی با کنشوری بالا میشود. با توجه به تأثیرگذاری محدود این درمان بر خودکارآمدی والدگری، لازم است در آینده به برنامه های آموزش والدین با جهت گیری اولیه در این زمینه و بررسی آثار چنین مداخله هایی در گروه مادران کودکان دچار اختلالهای طیف درخودماندگی توجه بیشتری شود.
درخودماندگی,درمان تعاملی,خودکارآمدی,کنشوری بالا,کودکان,والدگری
https://apsy.sbu.ac.ir/article_95862.html
https://apsy.sbu.ac.ir/article_95862_78b552136577f8830ca97451edea4d43.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
فصلنامه روانشناسی کاربردی
2008-4331
2645-3541
7
2
2013
08
23
مقایسه کارکردهای قطعه پیشانی در افراد دچار تصلب چندگانه عودکننده- بهبودیابنده و افراد سالم
FA
مریم
محمدی کیا
0000000245130138
دانشگاه آزاد اسلامی
m5charif@yahoo.fr
مجید
محمود علیلو
داﻧﺸﮕﺎه ﺗﺒﺮیز
هدف این مطالعه مقایسه بازداری، قضاوت اجتماعی، استدلال انتزاعی و مهارت اجتماعی غیرکلامی در افراد دچار تصلب چندگانه عودکننده- بهبودیابنده و افراد سالم بود. روش: روش مطالعه علی- مقایسه ای از نوع مورد شاهدی و نمونه پژوهش شامل 30 فرد دچار تصلب چندگانه (ام.اس) عودکننده- بهبودیابنده ( 19 زن و 11 مرد) بود که با روش نمونه گیری تصادفی از میان 635 نفر از اعضای انجمن تصلب چندگانه گیلان انتخاب و سپس با 30 نفر فرد سالم به عنوان گروه شاهد همتاسازی شد. دو گروه بیمار و شاهد با استفاده از خرده مقیاس شباهتها، درک و فهم و تنظیم تصاویر آزمون وکسلر ( 1981 ) و درجاماندگی آزمون بندرگشتالت ( 1938 ) مورد سنجش قرار گرفت. یافته ها: آزمونهای تحلیل واریانس و تی مستقل نشان داد که بیماران دچار تصلب چندگانه عودکننده- بهبودیابنده بهطور معناداری عملکرد ضعیفتری در مولفه شباهتها و تنظیم تصاویر آزمون وکسلر و خطای درجاماندگی بیشتری در آزمون بندرگشتالت دارند. نتیجه گیری: بیماران دچار تصلب چندگانه با وجود حفظ قضاوت اجتماعی، تخریب شناختی معناداری نسبت به افراد سالم در تفکر انتزاعی، مهارت اجتماعی غیرکلامی و بازداری رفتاری نشان میدهند. از اینرو لازم است با استفاده از درمان شناختی رفتاری با تاکید بر بازسازی شناختی، اصلاح تحریفات شناختی و آموزش فنون رفتاری گامهایی جهت ارتقاء سلامت روان این بیماران برداشته شود.
استدلال انتزاعی,بازداری,تصلب چندگانه,قضاوت اجتماعی,قطعه پیشانی
https://apsy.sbu.ac.ir/article_95870.html
https://apsy.sbu.ac.ir/article_95870_68d2f5d44386b519afef9862ea3a0f4d.pdf