دانشگاه شهید بهشتی
فصلنامه روانشناسی کاربردی
2008-4331
2645-3541
7
1
2013
05
22
اثربخشی آموزش رواننمایشگری بر مهارتهای ارتباطی و پرخاشگری دختران پرخاشگر
FA
مریم
خوبانی
ﻧﻮﻳﺴﻨﺪه ﻣﺴﺌﻮل، ﻛﺎرﺷﻨﺎس ارﺷﺪ راﻫﻨﻤﺎﻳﻲ و ﻣﺸﺎوره، داﻧﺸﮕﺎه ﻋﻠﻮم و ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت
maryamkhoubani@gmail.com
علی
زاده محمدی
داﻧشگاه شهید ﺑﻬﺸﺘﻲ
a@gmail.com
جمشید
جراره
دانشگاه شهید رجایی
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی آموزش رواننمایشگری بر مهارتهای ارتباطی وپرخاشگری دختران پرخاشگر بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با پیشآزمون، پسآزمون با گروهگواه و پیگیری 1 ماهه و جامعه آماری کلیه دانشآموزان دختر مقطع راهنمایی منطقه 13 شهر تهران به91 بود که از میان آنها 30 نفر به روش نمونهگیری - تعداد 1950 دانش آموز در سال تحصیلی 92خوشهای چند مرحلهای انتخاب و پس از همتاسازی به صورت تصادفی در دو گروه گواه و آزمایشجایگرین شد. آزمودنیها پرسشنامه پرخاشگری زاهدیفر ( 1379 ) جهت غربالگری و پرسشنامه مهارت-های ارتباطی عطارها ( 1386 ) را تکمیل کردند و از آزمون تحلیل اندازههای مکرر برای تحلیل دادههااستفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که آموزش رواننمایشگری، مهارتهای ارتباطی دختران پرخاشگررا افزایش و میزان پرخاشگری آنها را کاهش داده است و نسبت به گروه گواه در پیگیری تفاوت معنیداردر دو متغیر وابسته مشاهده شد. نتیجهگیری: از آنجا که رویکرد رواننمایشگری مهارتهای ارتباطی راافزایش و پرخاشگری را کاهش میدهد لذا استفاده از آن بهعنوان روش مؤثر درمانی پیشنهاد میشود.
پرخاشگری,رواننمایشگری,مهارتهای ارتباطی,نوجوان
https://apsy.sbu.ac.ir/article_96005.html
https://apsy.sbu.ac.ir/article_96005_20b5ad70957e7a4c12b451324908da15.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
فصلنامه روانشناسی کاربردی
2008-4331
2645-3541
7
1
2013
05
22
پرسشنامه نشانگان گستره اُتیسم: طراحی و بررسی ویژگیهای روانسنجی آن
FA
وحید
نجاتی
0000-0003-0419-5207
دانشگاه شهید بهشتی
apsy@sbu.ac.ir
هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی ابزاری بومی برای سنجش نشانگان گستره درخودماندگی و تعیینویژگیهای روان سنجی آن بود. روش: روش پژوهش از نوع مطالعات آزمونسازی و همبستگی و جامعهآماری دانشجویان دانشگاههای شهید بهشتی و تهران بود که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس382 نفر از آنها و نیز 32 نفر از والدین کودکان درخودمانده مراجعهکننده به درمانگاههای توانبخشیدرخودماندگی طراحی و همزمان آزمو نهای « پرسشنامه نشانگان گستره اُتیسم » . شهر تهران انتخاب شدذهنخوانی از طریق صدا و تصاویر چشم اجرا شد. تحلیل عاملی اکتشافی، روایی هم زمان با آزمون هایذهنخوانی، روایی افتراقی بین والدین کودکان درخودمانده و همتایان عادی آنها و افتراق دو جنسمحاسبه، و برای تعیین پایایی درونی گویهها از آلفای کرونباخ استفاده شد. یافتهها: تحلیل عاملی هفتعاملِ مهارتهای زبانی، ارتباطی، اجتماعی، علایق گسترده، کلنگری، همدلی و درک تلویحی را ارائهنمود. همبستگی بین پرسشنامه و آزمونهای ذهنخوانی معنیدار بود. والدین کودکان درخودماندهنسبت به همتایان دارای کودک طبیعی، و مردان در مقایسه با زنان نمرههای بالاتری کسب کردند. آلفای0 بود. نتیجهگیری: پرسشنامه نشانگان گستره اُتیسم برای ارزیابی نشانگان / کرونباخ پرسشنامه 718گستره درخودماندگی مناسب و پایایی آزمون نیز مطلوب است و نیز قابلیت افتراق والدین کودکاندرخودمانده را از افراد عادی و افتراق دو جنس از یکدیگر را دارد.
پرسشنامه,تحلیل عاملی,درخودماندگی,روان سنجی,نشانگان
https://apsy.sbu.ac.ir/article_96021.html
https://apsy.sbu.ac.ir/article_96021_53af325142ca6976a28255462ba4f397.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
فصلنامه روانشناسی کاربردی
2008-4331
2645-3541
7
1
2013
05
22
اثربخشی آموزش رویکرد ارتباطی ویرجینیا ستیر بر رابطه والد-فرزندی دختران نوجوان
FA
معصومه
موسوی
دانشگاه علامه طباطبایی
musavimasumeh@yahoo.com
فرحناز
جلویاری
دانشگاه علامه طباطبایی
مصطفی
تبریزی
دانشگاه علامه طباطبایی
چکیدههدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی آموزشهای مبتنی بر رویکرد ارتباطی ستیر بر بهبود رابطهوالد- فرزندی دختران نوجوان بود. روش: روش مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون،گروه گواه و پیگیری و جامعه آماری کلیه دانشآموزان دختر مقطع راهنمایی منطقه 19 آموزش و پرورش87 به تعداد 1850 نفر بود. با روش چندمرحلهای از میان آنها 30 نفر - شهر تهران در سال تحصیلی 88به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب و پس از همتاسازی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه جایگرینشدند و در مراحل پیشآزمون و پسآزمون و یک ماه بعد در مرحله پیگیری به مقیاس تاکتیکهایتعارض اشتراس ( 1996 ) پاسخ دادند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه دو ساعته در جلسات آموزشرویکرد ارتباطی ستیر 2 بار در هفته شرکت کردند. برای تحلیل دادهها از تحلیل کو واریانس استفاده شد.یافتهها: نتایج نشان داد اجرای جلسات بهطور معنیداری توانسته است پرخاشگری کلامی و پرخاشگریجسمانی گروه آزمایش را کاهش، و توانایی استفاده از مهارت استدلال آنها افزایش دهد. این نتایج پس ازپیگیری یکماهه نیز تایید شد. نتیجهگیری: رویکرد ارتباطی ستیر با افزایش مهارتهای ارتباطی وکاهش پرخاشگری دختران نوجوان میتواند رابطه والد- فرزندی آنها را بهبود بخشد. بنابراین میتوان آنرا روش مؤثری برای بهبود روابط والد- فرزندی دانست.
دختران نوجوان,رویکرد ارتباطی,فرزند,والد,ویرجینیا ستیر
https://apsy.sbu.ac.ir/article_96032.html
https://apsy.sbu.ac.ir/article_96032_87a86eba0df565f22bc94a67ce5bba7c.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
فصلنامه روانشناسی کاربردی
2008-4331
2645-3541
7
1
2013
05
22
اثربخشی امید درمانی گروهی در کاهش پریشانی روانشناختی زنان دچار سرطان پستان
FA
فرح
لطفی کاشانی
داﻧﺸﮕﺎه آزاد اﺳﻼمی
شهرام
وزیری
داﻧﺸﮕﺎه آزاد اﺳﻼمی
نرگس
زین العابدینی
داﻧﺸﮕﺎه آزاد اﺳﻼمی
نیلوفر
زیت العابدینی
داﻧﺸﮕﺎه آزاد اﺳﻼمی
niloofar.zeinolabedini@gmail.com
هدف: پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی امیددرمانی گروهی بر کاهش پریشانی زنان دچار سرطانپستان بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و گروه گواه و جامعهآماری زنان دچار سرطان پستان مرکز تحقیقات سرطان بیمارستان شهدای تجریش در سال 1392 بود. ازمیان آنها 30 نفر بهصورت در دسترس انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزینشدند. ابزار پژوهش آزمون پریشانی کی 10 کسلر، پارکر، کوپ، اپستاین، گرورر و همکاران ( 2002 ) بودکه در مورد هر دو گروه در مرحله پیشآزمون، پسآزمون و 3 ماه بعد در مرحله پیگیری و برنامه امیددرمانی طی 8 جلسه، هر جلسه 90 دقیقه، هفتهای یکبار درمورد گروه آزمایش اجرا و برای تحلیل دادههااز تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد امیددرمانی گروهی پریشانی زنان دچار سرطانپستان را کاهش داده و این تاثیر پس از 3 ماه در مرحله پیگیری پایدار مانده است. نتیجهگیری: چونراهبردهای گروه درمانی مبتنی بر امید سبب کاهش پریشانی زنان دچار سرطان پستان میشود، بنابراینمیتوان از این روش در مراکز آنکولوژی بهعنوان درمان تکمیلی در کنار درمانهای پزشکی سود جست.
امیددرمانی,پریشانی,سرطان پستان
https://apsy.sbu.ac.ir/article_96042.html
https://apsy.sbu.ac.ir/article_96042_671ef6d11220e3518efec48c91520c30.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
فصلنامه روانشناسی کاربردی
2008-4331
2645-3541
7
1
2013
05
22
تنیدگی شغلی و بهزیستی عاطفی معلمان: آزمون الگوی اثر میانجی گر باورهای خودکارآمدی
FA
انور
نوری
داﻧﺸﮕﺎه ﺷﻬﻴﺪﺑﻬﺸﺘﻲ
امید
شکری
0000-0002-5795-1638
داﻧﺸﮕﺎه ﺷﻬﻴﺪﺑﻬﺸﺘﻲ
oshokri@yahoo.com
مسعود
شریفی
0000000245130138
داﻧﺸﮕﺎه ﺷﻬﻴﺪﺑﻬﺸﺘﻲ
m5charif@yahoo.fr
چکیدههدف: هدف مطالعة حاضر آزمون میانجیگری باورهای خودکارآمدی شغلی در رابطه بین تنیدگی شغلیو بهزیستی عاطفی معلمان بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری تمامی معلمان مدارس1390 به تعداد 284 نفر بود. با روش نمونهگیری - پسرانه کلیه مقاطع در شهرستان دیواندره در سال 91تصادفی ساده، 250 معلم مرد انتحاب شدند و به نسخة تجدیدنظرشدة فهرست تنیدگی شغلی آسیپو1998 )، نسخة کوتاه مقیاس خودکارآمدی معلم شوارزر، اسچیتزر و دیتنر، ( 1999 ) و مقیاس بهزیستی )عاطفی ونکاتویک، فاکس، اسپکتور و کیلووای ( 2000 ) پاسخ دادند. برای آزمون میانجیگریخودکارآمدی در رابطة بین تنیدگی شغلی و بهزیستی عاطفی از روش الگویابی معادلات ساختاریاستفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد رابطة تنیدگی شغلی با خودکارآمدی شغلی و بهزیستی عاطفیمنفی و رابطة باورهای خودکارآمدی و بهزیستی عاطفی مثبت؛ و باورهای خودکارآمدی میانجیگر رابطةتنیدگی شغلی و بهزیستی عاطفی معلمان است. در الگوی مفروض تمامی وزنهای رگرسیونی از لحاظآماری معنیدار بود و متغیرهای پیشبین 64 % از پراکندگی بهزیستی عاطفی را تبیین کرد. نتیجه-گیری: چون بخشی از تمایز در پاسخهای هیجانی معلمان به تجارب شغلی تنیدگیزا، ازطریق تفاوت درمیزان خودکارآمدی آنها قابل تبیین است، میتوان بر ضرروت تقویت باورهای خودکارآمدی در معلمانبهعنوان عاملی ضربهگیر در مواجهه با تجارب شغلی تنیدگیزا تاکید کرد.
باورهای خودکارآمدی,بهزیستی عاطفی,تنیدگی شغلی,میانجیگر
https://apsy.sbu.ac.ir/article_96046.html
https://apsy.sbu.ac.ir/article_96046_efc3c6108fb8074c11d77328529eb675.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
فصلنامه روانشناسی کاربردی
2008-4331
2645-3541
7
1
2013
05
22
اثربخشی آموزش حل مساله بر کیفیت زندگی مادران کودکان درخودمانده
FA
اعظم
احمدی حلمسلوئی
داﻧﺸﮕﺎه آزاد اﺳﻼﻣﻲ
بتول
پاشنگ
داﻧﺸﮕﺎه آزاد اﺳﻼﻣﻲ
drbpashang@yahoo.com
نرگس
سلیمی نیا
داﻧﺸﮕﺎه آزاد اﺳﻼﻣﻲ
چکیدههدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی آموزش حل مساله بر کیفیت زندگی مادران کودکاندرخودمانده بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون با گروه گواه وپیگیری بود. آزمودنیها شامل 30 مادر دارای کودک درخودمانده بود که بهطور تصادفی از میان 280مادر مراجعهکننده به مرکز تخصصی اوتیسم "فرزندان آفتاب" واقع در شهر قدس استان تهران در سال1392 انتخاب، و در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه جایگزین شد. گروه آزمایش 6 جلسه آموزش حلمساله 120 دقیقهای را هفتهای یکبار دریافت کرد. در گروه گواه مداخلهای صورت نگرفت. ابزار مورداستفاده نسخه کوتاه پرسشنامه 36 سوالی کیفیت زندگی وایر و شربورن ( 1992 ) بود که در سه مرحلهپیشآزمون، پسآزمون و پیگیری اجرا و جهت تحلیل دادهها از روش کوواریانش و اندازهگیریهای مکرراستفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت حل مساله بر بهبود کیفیت زندگی گروه آزمایشدر مقایسه با گروه گواه در تمامی ابعاد موثر بوده است. همچنین پیگیری پس از 2 ماه نیز این نتایج راتایید کرد. نتیجهگیری: میتوان آموزش حل مساله را بهعنوان ابزاری حمایتی و مؤثر جهت ارتقاء کیفیتزندگی خانوادگی بهشمار آورد، و از آن بهویژه برای مادران دارای کودک درخودمانده که نقش مهمی درجو عاطفی خانواده دارند سود جست
حل مساله,کودکان درخودمانده,کیفیت زندگی
https://apsy.sbu.ac.ir/article_96055.html
https://apsy.sbu.ac.ir/article_96055_296f33835a243b52bd11bb00fe1efc33.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
فصلنامه روانشناسی کاربردی
2008-4331
2645-3541
7
1
2013
05
22
رابطۀ خلاقیت و ناراستگویی با میانجیگری توانایی توجیه رفتار غیراخلاقی: بررسی جنبۀ منفی خلاقیت
FA
ابراهیم
احمدی
0000-0001-8944-3411
داﻧﺸﮕﺎه آزاد اﺳﻼﻣﻲ
eahmadi1356@gmail.com
چکیدههدف: هدف پژوهش حاضر اثبات جنبۀ نامطلوب و مضرّ خلاقیت با این مفروضه بود که افراد خلاق اینتوانایی را دارند که رفتارهای غیراخلاقی خود را توجیه پیدا کنند، بنابراین بیشتر میتوانند خود را متقاعدسارند که مرتکب رفتارهای غیراخلاقی شوند. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری کلیهدانشجویان کارشناسی دانشگاه پیام نور قم بهتعداد 8100 نفر بود که با استفاده از روش نمونهگیریتصادفی چندمرحلهای 165 دانشجوی مرد انتخاب شدند و به دو شکل در یک دوراهی اخلاقی برایانتخاب بین نفع شخصی و خودپندارة اخلاقی قرار گرفتند بهگونهای که توجیه رفتار غیراخلاقیدر گروه توجیهپذیر آسان و در گروه توجیهناپذیر دشوار بود. ابزار پژوهش آزمون خلاقیت « ناراستگویی »عابدی ( 1372 ) و آزمون ریون پیشرفته بود و تحلیل دادهها با رگرسیون تعدیلشونده انجام شد. یافتهها:نتایج نشان داد خلاقیت حتّی پس از کنترل آماری هوش، ناراستگویی را میتواند پیشبینی کند، و اینپیشبینی در گروه توجیهناپذیر بسیار قویتر از گروه توجیهپذیر است. نتیجهگیری: خلاقیت دارایجنبههای منفی و مضر نیز هست که باید به آنها نیز توجه و با برنامه ریزی و آموزش به سمت مثبتسوق داده شود.
لاقیت,دو راهی اخلاقی,رفتار غیراخلاقی,ناراستگویی
https://apsy.sbu.ac.ir/article_96059.html
https://apsy.sbu.ac.ir/article_96059_f4c6d46bcab3635a3f57c73328794b02.pdf