2024-03-29T10:15:36Z
https://apsy.sbu.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=14060
فصلنامه روانشناسی کاربردی
2008-4331
2008-4331
1393
8
1
مؤلفههای موثر در درمان کودکان دچار درخودماندگی از منظر والدین
صنم
باقریان خسروشاهی
حمیدرضا
پوراعتماد
جلیل
فتحآبادی
چکیدههدف: هدف این مطالعه تعیین عوامل مؤثر در درمان درخودماندگی از منظر والدین بود. روش:روش مطالعه از نوع کیفی و جامعه آماری، والدین 150 کودک دچار درخودماندگی دو مرکز ساماندهی درمان و توانبخشی اختلالات اتیستیک-تهران اتیسم و بهآرا در سنین دو تا هشت سال در زمان اجرای پژوهش بود. نمونهگیری به صورت در دسترس تا جایی ادامه یافت که داده جدیدی اضافه نشود و به اشباع برسد و اشباع مورد نظر با انتخاب 30 والد (28 مادر و 2 پدر) اتفاق افتاد. برای گردآوری اطلاعات از شیوه مصاحبه نیمهساختاریافته استفاده و دادهها با شیوه تحلیل محتوا تحلیل شد. یافتهها: پس از تحلیل، یازده عامل به دست آمد که به ترتیب شامل والد-کودک، محیط خانواده، عاملهای ثابت، ویژگی شخصیتی، ژنتیک، درمان، ویژگی کودک، دانش خانواده درباره درخودماندگی، والد-والد، آسیبشناسی روانی و عوامل فراخانواده بود. نتیجهگیری: از میان عاملهای مطرح شده، عاملهای ثابت، و همچنین ویژگیهای کودک و درمان، قابل دستکاری در برنامههای درمانی والد محور نیستند و باید بهعنوان متغیرهای همتاسازی گروههای مقایسه در نظر گرفته شوند. سایر عاملها در طراحی برنامههای خانواده محور باید مد نظر قرار گیرد
درخودماندگی
درمان
عامل
والدین
2014
05
22
https://apsy.sbu.ac.ir/article_96234_39ab4e16afcf4c8c994a8e00b7ed4241.pdf
فصلنامه روانشناسی کاربردی
2008-4331
2008-4331
1393
8
1
رابطه صفات شخصیتی مادران با کمالگرایی دختران نوجوان آنها
عصمت
دانش
نرسانگا
نیکومنش
نرگس
سلیمی نیا
لیلا
سابقی
مینا
شمشیری
چکیدههدف: هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه صفات شخصیتی مادران با کمالگرایی دختران نوجوان آنها بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری کلیه دانشآموزان دختر مقطع متوسطه استان البرز به تعداد 49999 نفر بود. با استفاده از جدول کرجسی-مورگان 1970 تعداد 380 نفر از میان آنها بهصورت نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شد. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه صفات شخصیتی نئو مککری و کاستا 1985 برای مادران و از پرسشنامه کمالگرایی هیل، هولزمن، فیور، کیبلر، ویسنت و کندی (2004) برای دخترانشان و برای تحلیل دادهها از روش همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافتهها: یافتهها نشان داد، روابط مادران و دختران در فرایندی دو سویه باهم در تعاملند. روانرنجورخویی با کمالگرایی غیرانطباقی دختران رابطه مثبت و گشودگی در برابر تجربیات با این نوع کمالگرایی رابطه منفی داشت. همچنین مسئولیتپذیری و برونگرایی با کمالگرایی انطباقی رابطه مثبت و روانرنجورخویی با این نوع کمالگرایی رابطه منفی داشت. نتیجهگیری: از آنجا که روانرنجوری و گشودگی در برابر تجارب قادر به پیشبینی کمالگرایی غیرانطباقی دختران است، با اندکی تفکر و تامل در کیفیت این روابط میتوان به نقش حساس مادر در ارتباط با فرزندان پی برد. بنابراین مادران با آموزش مناسب میتوانند از بروز کمالگرایی غیر انطباقی فرزندانشان جلوگیری کنند.
: دختران نوجوان
صفات شخصیت
کمالگرایی انطباقی
مادران
2014
05
22
https://apsy.sbu.ac.ir/article_96246_51df4fba661602e4f7a8145793c2e002.pdf
فصلنامه روانشناسی کاربردی
2008-4331
2008-4331
1393
8
1
نقش میانجیگر راهبردهای تنظیم هیجانی در رابطه بین شخصیت مرزی و خشونت زناشویی
رویا
آفتاب
احمد
کربلایی محمد میگونی
صادق
تقی لو
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجیگر راهبردهای تنظیم هیجانی ناسازگارانه در رابطه بین شخصیت مرزی و خشونت زناشویی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمام دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج به تعداد 28000 دانشجو در سال 1393 بود؛ که از میان آنها به روش نمونهگیری چندمرحلهای 311 دانشجوی متأهل که شرایط ورود به پژوهش را داشتند، انتخاب شد. ابزار پژوهش مقیاسهای تاکتیکهای تعارضی اِستراوس، همبلی، بانی- مک کوی، و سوگارمن (1996)، نشانههای مرزی بوهوس، لیمبرگر، فرنک، چاپمن، کوهلر و همکاران (2007)، سبکهای پاسخ نشخواری نولن- هوکسیما و مارو (1991) و سرکوب خرس سفید وگنر و زاناکاس (1994) بود. پس از حذف 5 آزمودنی پرت، داده های 306 آزمودنی با استفاده از روش الگویابی معادلههای ساختاری تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد راهبردهای تنظیم هیجانی نشخوار فکری و سرکوب فکر، رابطه بین شخصیت مرزی و خشونت زناشویی را میانجیگری میکند. نتیجهگیری: افراد دارای شخصیت مرزی برای اجتناب از عاطفه منفی و راهبردهای تنظیم هیجانی ناسازگارانه به برونریزی خشونت نسبت به همسر خود مبادرت میکنند. از اینرو پیشنهاد میشود به عوامل زیستشناختی و روانشناختی دخیل در این اختلال در تدوین برنامههای درمانی توجه شود.چکیده لاتینعنوان لاتین: The mediating role of emotion regulation strategies in the relationship between borderline personality and conjugal violenceAbstractAim: The purpose of this study was to determine the mediation role of maladaptive emotion regulation strategies in the relationship between borderline personality and conjugal violence. Method: This study utilized a descriptive correlational design. The statistical population of this study consisted of all the students of the Islamic Azad University of Karaj, N= 28000 in the academic year 2014-15. Of these, only married students who were eligible to enter the study were selected via multistage sampling. Thus, 311 students were selected. Research tools were as follows: the Conflict Tactics Scale (Straus, Hambly, Boney-Mccoy, & Sugarman, 1996); the Borderline Symptom List (Bohus, Limberger, Frank, Chapman, Kühler, 2007); the Ruminative Response Scale (Nolen-Hoeksema & Morrow, 1991) and the White Bear Suppression Inventory (Wegner & Zanakos, 1994). After removal of five outlier respondants, structural equation modeling was used to analyze the data. Results: Results showed that rumination and thought suppression emotion regulation strategies mediate the relationship between borderline personality and conjugal violence. Conclusion: To avoid negative affect and maladaptive emotion regulation strategies, borderline personalities perpetrate to acting out violence towards their partners. Therefore, it is suggested that biological and psychological factors in borderline personality disorder should be considered when designing treatment programs. Keywords: borderline personality, conjugal violence, emotion regulation, strategies
: تنظیم هیجانی
خشونت زناشویی
راهبردها
شخصیت مرزی
2014
05
22
https://apsy.sbu.ac.ir/article_96254_71faf61826b2fd2d2ac33c4a8a6c41ca.pdf
فصلنامه روانشناسی کاربردی
2008-4331
2008-4331
1393
8
1
پیشبینی نشانگان ضربه عشق بر اساس خود شفقتی در دانشجویان دختر دارای تجربه شکست عاطفی
عباس
امانالهی
کوثر
تردست
خالد
اصلانی
چکیدههدف: هدف پژوهش حاضر پیشبینی نشانگان ضربه عشق بر اساس مؤلفههای خود شفقتی شامل خود مهربانی، خود قضاوتی، انسانیت مشترک، انزوا، ذهنآگاهی و شناخت بیش از حد در دانشجویان دختر دارای تجربه شکست عاطفی بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعهی آماری دانشجویان دختر دارای تجربه شکست عاطفی دانشگاههای اهواز در سال 1392 بود، که 200 نفر به روش نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شد. ابزارهای پژوهش پرسشنامههای نشانگان ضربه عشق راس (1999) و خود شفقتی نف (a2003) بود. دادهها با استفاده از روش تحلیل ممیز گام بهگام تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد ترکیب خطی متغیرهای پژوهش قادر به پیشبینی نشانگان ضربه عشق در دانشجویان دختر دارای تجربه شکست عاطفی است. همچنین کارامدترین متغیرها در پیشبینی نشانگان ضربه عشق بهترتیب ذهنآگاهی، شناخت بیش از حد و انسانیت مشترک بود و خود مهربانی، خود قضاوتی، انسانیت مشترک، انزوا، ذهنآگاهی و شناخت بیش از حد، پیشبینهای معنیداری برای نشانگان ضربه عشق بودند. نتیجهگیری: از آنجا که خود شفقتی بهعنوان یکی از ویژگیهای شخصی افراد، نقش تعیینکنندهای در واکنش به شکست عاطفی دارد، لازم است در مشاوره با افرادی که شکست عاطفی را تجربه میکنند به خود شفقتی بهعنوان عامل مهم برای کاهش ضربه عاطفی توجه کرد.
خود شفقتی
نشانگان ضربه عشق
شکست عاطفی
2014
05
22
https://apsy.sbu.ac.ir/article_96262_bc7edbb26020ec71f4f9d9a813a00f4c.pdf
فصلنامه روانشناسی کاربردی
2008-4331
2008-4331
1393
8
1
مقایسه اثربخشی سه روش مداخلهای پسخوراند عصبی، آموزش مدیریت رفتار والدین و درمان ترکیبی در کاهش نشانگان اختلال سلوک کودکان
احمد
علیپور
زهرا
عاصمی
عاطفه
حسینی یزدی
چکیدههدف: هدف پژوهش تعیین و مقایسه سه روش مداخلهای پسخوراند عصبی، آموزش مدیریت رفتار والدین و درمان ترکیبی بر کاهش نشانگان اختلال سلوک کودکان بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی، با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری یک ماهه و جامعه آماری 58 والدینی بود که بههمراه کودک 8 تا 12 ساله خود در سال 1391 به مراکز مشاوره مهر و پویش شهر مشهد رجوع کرده بودند و تشخیص اختلال سلوک در مورد کودکشان تایید شده بود. از میان آنها 25 والد و کودک دختر و پسرشان به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهطور تصادفی در سه گروه همگن جایگزین شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه علایم مرضی کودکان گادو و اسپراکفین (2007) بود. یافتهها: استفاده صرف پسخوراند عصبی، میانگین اختلال را افزایش داد اگرچه این افزایش معنادار نبود. روش ترکیبی نیز اختلال را کاهش نداد و فقط مدیریت رفتار والدین به تنهایی توانست نشانگان اختلال را کاهش داد. این کاهش در گروه دختران بیش از گروه پسران بود. نتایج آزمون در مرحله پیگیری، ماندگاری اثر مداخله مدیریت رفتار والدین را نشان داد. نتیجهگیری: آموزش گروهی رفتار والدین، از میزان نشانگان اختلال سلوک میکاهد لذا نهادهای خانواده، تربیتی، آموزش و پرورش، صدا و سیما میتوانند در جهت بهبود این اختلال از این روش بهرهمند شوند.
: اختلال سلوک
پسخوراند عصبی
درمان ترکیبی
مدیریت رفتار والدین
2014
05
22
https://apsy.sbu.ac.ir/article_96272_a9f57752b5f2cb5e97d5986a0b340e3d.pdf
فصلنامه روانشناسی کاربردی
2008-4331
2008-4331
1393
8
1
رابطه ویژگیهای شخصیت با رضایت زناشویی و مولفههای آن در زوجها
علی
خادمی
مریم
ولیپور
لاله
مرادزاده خراسانی
سیمین
نیشابوری
چکیدههدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه ویژگیهای شخصیت با رضایت زناشویی و مولفههای آن در زوجین بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری کلیه زوجهای جوان شهر اهواز حدود 10000 نفر بود که با مراجعه به مدارس و ادارات و دانشجویان متاهل منتخب، طبق جدول کرجسی- مورگان، 400 نفر به روش طبقهای انتخاب و برای سنجش متغیرها، از پرسشنامههای شخصیت پنج عاملی نئو مککری و کاستا، 1985 و رضایت زناشویی انریچ اولسون، 1987 استفاده و دادهها با استفاده از روشهای همبستگی و تحلیل واریانس یکطرفه تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد روانرنجورخویی و برونگرایی، با رضایت زناشویی رابطه دارد و روانرنجورخویی به شکل منفی بر روابط زوجین و رضایت زناشویی تأثیرگذار است. در مقابل برونگرایی رابطه مثبتی با رضایت زناشویی زوجین و گشودگی به تجربه را بهدنبال داشت. همچنین رابطه تحصیلات با برونگرایی، ناسازگاری اجتماعی و فروپاشی شخصیت و سن؛ و رابطه روانرنجورخویی با ارتباط زناشویی، رابطه با فرزندان، جهتگیری مذهبی و بازگشت عاطفی تایید شد. نتیجهگیری: از آنجا که ویژگیهای شخصیتی با رضایت زناشویی رابطه دارد، بنابراین میتوان از نتایج این پژوهش در مشاورههای قبل و بعد از ازدواج استفاده کرد و با شناسایی ویژگیهای شخصیتی زوجین، رضایت زناشویی آنها را پیشبینی و افزایش داد.
: رضایت زناشویی
زوجها
ویژگیهای شخصیت
2014
05
22
https://apsy.sbu.ac.ir/article_96277_e6bec427942b2c0ea70728b5d4dbfb4f.pdf
فصلنامه روانشناسی کاربردی
2008-4331
2008-4331
1393
8
1
رابطه انگیزه پیشرفت با طرحوارههای ناسازگار اولیه و جو عاطفی خانواده
احمد
قدسی
نفیسه
صریحی
علیرضا
آقایوسفی
چکیدههدف: هدف پژوهش تعیین پیشبینیکنندههای انگیزه پیشرفت بر اساس طرحوارههای ناسازگار اولیه و جو عاطفی خانواده بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری تمام دانشآموزان دختر سال اول دبیرستانهای شهر قم به تعداد 1823 نفر بود که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای تصادفی نمونهای شامل 160 دانشآموز انتخاب شدند و به سه پرسشنامه طرحوارههای یانگ 1995، انگیزه پیشرفت هرمنس 1970 و جو عاطفی خانواده هیل برن 1964 پاسخ دادند. یافتهها: یافتهها نشان داد جو عاطفی خانواده 6/26 درصد از تغییرات طرحوارههای ناسازگار اولیه و 8/8 درصد از تغییرات انگیزه پیشرفت را پیشبینی میکند و طرحوارههای ناسازگار اولیه نیز توان پیشبینی 6/18 درصد از تغییرات انگیزه پیشرفت را دارد. از بین مولفههای طرحواره ناسازگار اولیه در گام اول مولفه بریدگی طرد 7/26 درصد و در گام دوم مولفه بریدگی طرد با دیگر جهتمندی 7/30 درصد و نیز از بین مولفههای جو عاطفی فقط مولفه احساس امنیت بهتنهایی توان پیشبینی 5/16 درصد تغییرات انگیزه پیشرفت را داشتند. نتیجهگیری: از نتایج این پژوهش میتوان در تشخیصهای بالینی، آموزشها و برنامهریزیهایی جهت توجه ویژه و ارایه خدمات به خانوادهها برای ایجاد جو عاطفی سالم در خانواده استفاده کرد و از این طریق طرحوارههای ناسازگار اولیه را اصلاح کرد و انگیزه پیشرفت را ارتقا داد.
: انگیزه پیشرفت
جو عاطفی خانواده
طرحوارههای ناسازگار اولیه
2014
05
22
https://apsy.sbu.ac.ir/article_96284_e2b81f9f7d6568fe3e710d8587513961.pdf