هدف پژوهش شناسایی اهمیت ابعاد خودکارآمدی اجتماعی، تحصیلی، هیجانی و جسمانی با افسردگی در دوره های متفاوتی در نوجوانان دختر و پسر است. روش پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی و آزمودنی های پژوهش 946 نفر ( 471 دختر و 475 پسر ) از دانش آموزان مقطع دبیرستان و پیش دانشگاهی شهر تهران در سال تحصیلی 83-84 است که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای -تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات سیاهه افسردگی کودک CDI) کوواکس، 1992 ) پرسشنامه خودکارآمدی کودکان و نوجوانان ، (موریس، 2002 ) و پرسشنامه خودکارآمدی جسمانی (رایکمن و همکاران، 1982 ) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های تحلیل رگرسیون خطی و همبستگی استفاده شد . یافته ها نشان داد که همبستگی نمره کلی خودکارآمدی و خودکارآمدی اجتماعی، تحصیلی، هیجانی و جسمانی با نمره افسردگی منفی است. به علاوه خودکارآمدی جسمانی در ایجاد نشانه های افسردگی در پسران اوایل، اواسط و اواخر نوجوانی و دختران اوایل و اواسط نوجوانی تاثیرگذار است. خودکارآمدی تحصیلی در پسران و دختران همه سنین، نقش معناداری در ایجاد افسردگی دارد. خودکارآمدی اجتماعی در ایجاد افسردگی نوجوانان معنادار نیست و خودکارآمدی هیجانی تنها در ایجاد افسردگی در دختران اوایل نوجوانی معنادار است . نتیجه گیری: سطوح خودکارآمدی با نمرات افسردگی رابطه معکوس و خودکارآمدی تحصیلی، بالاترین همبستگی را با افسردگی د ارد. خودکارآمدی تحصیلی و جسمانی به ترتیب بهترین و خودکارآمدی اجتماعی کمترین بروز افسردگی در نوجوانان سنین مختلف هستند و خود کار آمدی هیجانی تنها در دختران سنین اواخر نوجوانی پیش بینی کننده بروز افسردگی است.