پژوهش حاضر تعیین نحوه استفاده از مقابله های مذهبی خصوصاً در بعد شناختی توکل به خداوند، دعا، انجام خیرات و اعتقاد به مرگ و معاد در زنان و مردان مبتلا به بیماری تصلب چندگانه بافت ها و سلامت روان بود . روش پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی و همبستگی بود . نمونه پژوهش شامل 50 نفر از بیماران 40- 25 ساله مبتلا به تصلب چندگانه بافتها بودند که از انجمن بیماران ام اس تهران انتخاب شدند، و به پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) گلدبرگ 1972 با 28 سوال و پرسشنامه محقق ساخته با 11سوال و دارای مولفه های شناختی، اجتنابی و رفتاری بود پاسخ دادند. روایی محتوایی پرسشنامه اخیراً با نظر اساتید صاحبنظر در حوزه روانپزشکی و مذهبی تائید و اعتبار آن نیز با استفاده از روش آزمون- آزمون مجدد پس از دو هفته 80/0 بود. جهت تحلیل داده ها از آزمون آماری t و همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها حاکی از عدم معنادار نبودن تفاوت ارتباط نحوه استفاده از مقابله های مذهبی در دو جنس بود ولی ارتباط بین باورهای مذهبی بالا و سلامت روان معنادار بود. نتیجه گیری: اگر افراد هنگام بیماری و استفاده از دارو درمانی از اعتقادات مذهبی عملی نیز برخوردار باشند می توانند با بیماری مقابله کنند و از سلامت عمومی بیشتری برخوردار شوند و حتی با پدیده مرگ نیز بهراحتی برخورد نمایند.