نقش تعدیل کننده عاطفه مثبت و منفی در پیوند میان بی عدالتی سازمانی و رفتارهای مخرب کارکنان

نوع مقاله : مقاله مروری

نویسندگان

1 دانشگاه آزاد اسلامی خوراسگان

2 کارشناس ارشد روانشناسی صنعتی و سازمانی

چکیده

هدف پژوهش تعیین نقش تعدیل کننده عاطفه مثبت و منفی در رابطه میان بی عدالتی سازمانی و رفتارهای مخرب بود. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری کارکنان دو شرکت تولیدی شهرکرد در تابستان 1389 بود که از طریق نمونه گیری تصادفی ساده 148 نفر انتخاب و سه پرسشنامه بی عدالتی،پرسشنامه عاطفه مثبت و منفی و پرسشنامه رفتارهای مخرب در مورد آن ها اجرا و داده ها از طریق تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شد. یافته ها نشان داد عاطفه منفی رابطه بی عدالتی تعاملی را با خروج (ترک سازمان) تعدیل می کند. بدین معنی که وقتی عاطفه منفی پایین است. بی عدالتی تعاملی ادراک شده با خروج (ترک سازمان) دارای رابطه مثبت معنادار است. اما در عرصه غفلت و اعتراض پرخاشگرانه،عاطفه مثبت و منفی رابطه بی عدالتی توزیعی را با این بعد از رفتارهای مخرب تعدیل می کند. بدین معنی که در عاطفه مثبت و منفی پائین،بی عدالتی توزیعی ادراک شده، با غفلت و اعتراض پرخاشگرانه دارای رابطه مثبت و معنادار است. لازم است برای جلوگیری از تمایل کارکنان به رفتارهای مخرب و ترک سازمان از طریق راهبردهای منطقی سطح بی عدالتی توزیعی و تعاملی در سازمان ها کاهش یابد.

کلیدواژه‌ها